پژوهشگر تاریخ: کودتای 28 مرداد ما را 200 سال به عقب بُرد+عکس
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۲۶۹۸
به گزارش خبرنگار حوزه تاریخ خبرگزاری فارس، هفتاد سال از روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ میگذرد. روزی که دولت ملی دکتر محمد مصدق با دخالت و برنامهریزی دولتهای بریتانیا و آمریکا و عوامل داخلیشان سرنگون شد. کودتای ۲۸ مرداد طلیعه بازگشت دوباره استبداد و دیکتاتوری پهلوی در سپهر سیاست و اجتماع ایرانی بود. این کودتا یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین حوادث سیاسی تاریخ معاصر ایران و سرمنشاء بسیاری از مصائب و حوادث تلخ تاریخ این سرزمین به شمار میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دولت انگلیس پس از ملی شدن صنعت نفت، به جهت از دستدادن یکی از منابع عمده ارزی خود، لحظهای از توطئه علیه دولت مصدق دست برنداشت. ملی کردن صنعت نفت، مصدق و جبهه ملی را رویاروی دولت انگلیس قرار داد و در نهایت انگلیس را به این نتیجه رساند که تنها راهحل مسأله نفت، سرنگونی دولت مصدق است. اما به جهت موقعیت بینالمللی و قرار داشتن در جایگاه درجه دوم از قدرت در فرایند امر مذکور، ناگزیر از جلب موافقت و همراهی یک قدرت درجه یک بود. به همین منظور با عنوان کردن خطر کمونیزم سعی در متقاعد کردن آمریکا کرد. سرانجام این کودتا در ایران، سقوط دولت ملی مصدق و بازگشت دیکتاتوری خشن و سرسختانه پهلوی پس از سالها به عرصه اجتماع ایران بود. برای بررسی این رخداد با قاسم تبریزی پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر گفتوگویی داشتیم که در ادامه حاصل کار را میخوانید.
قاسم تبریزی
ایجاد فضای باز سیاسی پس از سقوط دیکتاتور پهلوی زیر سایه اشغال متفقین
علل و عوامل سیاسی و اجتماعی کودتای ۲۸ مرداد چه بود؟
بازنده اصلی این کودتا، نه دولت مصدق که مردم ایران بودند. مردمی که با کلی امید از سال ۱۳۲۷ دست به اقدامات ضداستعماری زدند و برای روی کار آمدن یک دولت ملی تلاش کردند؛ ناگهان با دو قدرت آمریکا و بریتانیا روبهروشدند که یک روزه تمام دستاورهای آنان را برهم زد و بار دیگر استبداد داخلی و استعمار خارجی را به ایران وارد کرد
پس از جنگجهانی دوم و اشغال ایران توسط سه دولت متجاوز بریتانیا، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، کشور ما به مدت چهار سال تحت سیطره اشغال و نفوذ بیگانگان قرار گرفت که در این بین، ورود قحطی و بعضی ناملایمات سیاسی و اجتماعی، حاصل این استعمار پساجنگی و قرار گرفتن زیر چکمه اشغال خارجیها بود. اما با تمام این اوصاف، مردم ایران شاهد آن بودند که در چنین وضعیتی استبداد ۲۰ ساله رضاخان پایان یافته است و سیاستهای خشن و ضداسلامی این شاه سرکش تمام شده است.
این موقعیتی برای مردم ایران شد که از لحاظ آزادیهای سیاسی، مطبوعاتی و حزبی، نسبت به قبل شرایط مساعدتری پیدا کنند و بتوانند فعالیتهای خود را بنا به عقاید و افکار سیاسی پیگیر شوند. رؤیای به دست گرفتن سرنوشت کشور در فضای باز سیاسی و اجتماعی، چیزی بود که ایرانیان را نسبت به آینده امیدوار میکرد و به تکاپو درمیآورد. ایجاد احزاب گوناگون سیاسی، رشد مطبوعات و رسانهها و از سرگیری برگزاری مراسمهای دینی از جمله پیامدهای سقوط دیکتاتوری رضاخان بود.
روزولت، چرچیل و استالین در کنفرانس تهران
ظهور قدرت استعماری جدید در منطقه
در سوی دیگر این سالها مصادف شده بود با پایان قرارداد «دارسی اول» و این بدان معنا بود که نفت ایران پس از ۶۰ سال باید به خود ملت برمیگشت. اما در همین بین، خطری تازه، مردم ایران و اساساً ملل مسلمان منطقه را تهدید میکرد. جنگجهانی دوم فرصتی برای به میدان آمدن یک قدرت استعماری جدید شد. آمریکا، که تا پیش از جنگ جهانی چندان در منطقه ما، فعالیت خاصی نداشت، در کشاکش جنگ فرصت یافت تا سیطره سیاسی و نظامیاش را در جایجای جهان گسترش دهد و یکی از همین مناطق که از قضا برای سیاسیون آمریکایی طعمهای مناسب و خوب بود، ایران ماست. از همین جهت پس از شهریور ۲۰؛ که ایران به اشغال متفقین درآمد آمریکاییها نفوذ و گستره منافشان در ایران را بیشتر و بیشتر کردند.
کودتای ۲۸ مرداد؛ امید را به یأس تبدیل کرد و سر آغاز ۲۵ سال دیکتاتوری برای حکومتی شد که به کمک غرب و نیروها ساواک، خون مردم را در شیشه کرده بودند. فضای پساکودتا، سفرهای را پهن کرد که هرکس از ایران به عنوان منطقهای که در شاهراه جهان قرار دارد، بهرهای میبرد. مسأله به این هم محدود نشد و جریان استعمار برای پیشبرد اهدافش کار را به جایی رساند که ایران را همسو با اسرائیل علیه جهان اسلام قرار داد
کودتایی که ۲۵ سال در ایران ادامه داشت
علت اصلی کودتا علیه دولت مصدق چه بود؟
اساساً طرح کودتا به این جهت است تا مردمی که سالیان سال طعم استعمار و استثمار غربیها را چشیدهاند و میخواهند به سمت استقلال و آزادی به حرکت دربیایند؛ بار دیگر اسیر زنجیر بیگانگان شوند تا مبادا منافع این استعمارگران به وسیله این رشد سیاسی و اجتماعی به خطر بیفتد. برای همین پس از فعالیتهای استقلالخواهانه دولت مصدق مثل نهضت ملی شدن صنعت نفت، کودتایی در کشور رخ داد که مدت زمان آن ۲۵ سال طول کشید. تصور غلطی است اگر کودتای آمریکاییها را مختص به یک روز بدانیم، از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ این کودتای آمریکایی ادامه اشت.
مردم، بازنده اصلی کودتای آمریکایی ـ انگلیسی ۲۸ مرداد بودند
بازنده اصلی این کودتا، نه دولت مصدق که مردم ایران بودند. مردمی که با کلی امید از سال ۱۳۲۷ دست به اقدامات ضداستعماری زدند و برای روی کار آمدن یک دولت ملی، تلاش کردند؛ ناگهان با دو قدرت آمریکا و بریتانیا روبهروشدند که یک روزه تمام دستاورهای آنان را برهم زد و بار دیگر استبداد داخلی و استعمار خارجی را به ایران وارد کرد.
شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ از کودتاچیان معروف ۲۸ مرداد
مصدق به سمت حذف نیروهای اسلامی رفت و بدنه حمایتگر خود را از دست داد
آیا امکان جلوگیری از وقوع کودتا توسط دولت مصدق وجود نداشت؟
امکان این امر وجود داشت اما اگر روند کار دکتر مصدق مثل همان چیزی بود که تا قبل از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ داشت. مصدق بدون اطلاعِ سران جبهه ملی و آیتالله کاشانی، ناگهانی و غیرمترقبه استعفا داد و کنار رفت. ولی قیام ۳۰ تیر با نقشآفرینی اصلی آیتالله کاشانی و همراهی مِلّیون و حتی مشارکت بخشی از چپگرایان، به وقوع پیوست و دولت مصدق، برخلاف میل انگلیس و شاه، بار دیگر روی کار آمد. آیتالله کاشانی در این بین، حتی شاه و قوامالسلطنه را هم تهدید کرد و مردم را به کف میدانها فراخواند. مردم با قیام ۳۰ تیر بار دیگر مصدق را به روی کار آوردند.
اثرات سیاسی و اجتماعی این رویداد نحس به قدری سنگین بود که میتوان گفت سرکوب قیام ۱۵ خرداد، کشتار ۱۷ شهریور، کشتار ۲۹ بهمن تبریز، حمله به حوزههای علمیه، روی کار آمدن نیروهای رادیکال مثل مجاهدین خلق و چریکهای فدایی و... همگی نتیجه کودتای استعماری ۲۸ مرداد بود که فضای جامعه ما را تا این حد مشوش و متشنج کرد
پس از این واقعه، بنا به معادلات و محاسبات سیاسی جدید مصدق و کاشانی و تغییر شرایط و فضای سیاسی داخلی و خارجی، رابطه این دو تن نیز به مرور تیره و تار شد و به سمت جدایی و افزایش تخاصم پیش رفت. از شهریور این سال، دولت روزبهروز از جریان اسلامی فاصله گرفت و با اخذ سیاست غلط در قبال جریانات دینی، فضا را متشنج کرد. اولین کاری که مصدق کرد، حذف نیروهای مذهبی بود، به طور مثال مصدق دست به زندانی کردن و حبس نیروهای فدائیان اسلام زد. کاشانی را ترور شخصیتی کرد و دستور تبعید بعضی از علما را داد.
در وهله دوم، مصدق مجلس ملی را منحل کرده و خلاف قانون مشروطه پیش میرفت. در حالی که خود او برآمده از مجلس بود و دولت ذیل مجلس قرار داشت، در یک حرکت غیرمنتظره مجلس را منحل کرد. در حقیقت حق چنین کاری را نداشت. سومین کاری را هم که به خطا مصدق انجام داد، طرح موضوع رفراندوم بود؛ در صورتیکه کشور ما قانون اساسی داشت و رفراندوم در زمانی مطرح میشود که کشور در آستانه انقلاب است.
کودتا موجب شد ایران و اسرائیل در یک جبهه قرار گیرند
تمامی این کارها فضا را به سمتی برد که بین نیروهای ضداستعماری ایران، شکاف و تفرقه به وجود بیاید و راه را برای آمریکای و انگلیس باز کند. در نتیجه کودتایی رقم که ضربه اصلیاش را مردم دیدند. کودتای ۲۸ مرداد؛ امید را به یأس تبدیل کرد و سرآغاز ۲۵ سال دیکتاتوری برای حکومتی شد که به کمک غرب و نیروها ساواک، خون مردم را در شیشه کرد.
فضای پساکودتا، سفرهای را پهن کرد که هرکس از ایران به عنوان منطقهای که در شاهراه جهان قرار دارد، بهرهای میبرد. مسأله به این هم محدود نشد و جریان استعمار برای پیشبرد اهدافش، کار را به جایی رساند که ایران را همسو با اسرائیل علیه جهان اسلام قرار داد.
اثرات شوم کودتای پهلویها
کودتای ۲۸ مرداد دست غرب را برای نفوذ و دخالت در ایران به قدری باز گذاشت که از ارتش تا مطبوعات ایران در اختیار آنان قرار گرفت. نابودی کشاورزی ایران، پیشبرد برنامههای فرهنگی غربی، مصرفزده کردن جامعه، قطع خودکفایی در کشاوزی و دامداری و روی آوردن به واردات و... همگی اثراتی بود که این کودتای شوم بر کشور و مردم ایران گذاشت و سایه سیاه وابستگی را بیش از پیش در سپهر سیاسی ایران گستراند. به عقیده من این کودتا ۲۰۰ سال مردم ایران را به عقب بازگرداند.
مصدق، پلهای پشت سر را خراب کرده بود
آیا جریانات اسلامی میتوانستند به دولت دکتر مصدق کمک کنند؟
جریانات اسلامی تمایل کمک به دولت مصدق را داشتند؛ کما اینکه خود آیتالله کاشانی در یک نامه، هشدار وقوع کودتا را داده و آمادگی خود را برای همراهی با مصدق اعلام کرده بود. اما شرایط طوری نبود که بشود نیروهای اسلامی به پشتیبانی مصدق دربیایند، چرا که خود دولت طی روندی تمام نیروهای اسلامی را سرکوب کرده و آنان را از عرصه اجتماع بیرون راند.
مثلاً، مجتبی نواب صفوی که خود از نیروهای ضداستعماری به حساب میآمد و مجاهدتهای زیادی علیه شاه از خود بروز داده بود، توسط دولت مصدق به مدت ۲۰ ماه در زندان حبس بود. همچنین مصدق بسیاری از علما را تبعید کرده بود و آنان را به حاشیه کشانده بود. تمام این امور موجب شد، امکان یاریرسانی به مصدق سلب شود و او در موضوع کودتا شکست بخورد.
مصدق در دادگاه
خونریزیهایی در امتداد کودتای ۲۸ مرداد
البته در تمامی این قضایا باید انگشت اتهام را به سمت آمریکا و انگلیس بُرد. اثرات سیاسی و اجتماعی این رویداد نحس به قدری سنگین بود که میتوان گفت سرکوب قیام ۱۵ خرداد، کشتار ۱۷ شهریور در تهران، کشتار ۲۹ بهمن در تبریز، حمله به حوزههای علمیه، روی کار آمدن نیروهای رادیکال مثل مجاهدین خلق و چریکهای فدایی و... همگی نتیجه کودتای استعماری ۲۸ مرداد بود که فضای جامعه ما را تا این حد مشوش و متشنج کرد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: قاسم تبریزی محمد رضا پهلوی محمد مصدق کودتای 28 مرداد آیت الله کاشانی کودتای ۲۸ مرداد سیاسی و اجتماعی روی کار آمدن مردم ایران دولت مصدق دولت ملی بار دیگر ۲۵ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۲۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موگویی: وزارت خارجه هنوز اسناد پهلوی اول و دوم را آزاد نکرده است/ باقریکنی: ورود به پژوهش درباره امنیت ملی جسارت میخواهد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، آیین رونمایی از فصلنامه تاریخی_سیاسی «ماجرا» با حضور علی باقریکنی معاون سیاسی وزارت امورخارجه، منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری و جواد موگویی سردبیر فصلنامه روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در خانه اندیشهورزان جوان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، جواد موگویی پژوهشگر تاریخ که سردبیری فصلنامه «ماجرا» را نیز برعهده دارد با بیان اینکه تصمیم چاپ فصلنامه «ماجرا» مربوط به سال ۱۴۰۰ بود، اظهار داشت: حوادث ۱۴۰۱ انتشار فصلنامه را به تعویق انداخت. از طرفی اولین شماره را درباره دکترین نظام درحالی قبل از عملیات طوفانالاقصی شروع کردیم که واقعا نمیدانستیم قرار است چه اتفاقاتی رقم بخورد که نکته قابل توجه اینجاست انتشار ماجرا به اتفاقات طوفان الاقصی برخورد. در محافل و فضای مجازی شنیدهایم که گفته شده ما این فصلنامه را بعد از حمله به اسرائیل شروع کردهایم که باید بگویم چنین چیزی نیست.
وی در ادامه به تشریح رویکرد فصلنامه ماجرا پرداخت و گفت: رویکرد فصلنامه حوادث بعد از انقلاب خواهد بود و علت آن این است که ما در تاریخنگاری بعد از انقلاب غفلت عظیمی کردهایم و تاریخنگاری دهه ۶۰ را در افکار عمومی باختهایم هرچند یک دهه بعد و در موضوع تاریخنگاری دهه ۷۰ مسئله بکر است.
سردبیر فصلنامه ماجرا عدم دسترسی به اسناد را نقطه ضعف برای پرداختن به تاریخ دانست و خاطرنشان کرد: وزارت خارجه هنوز اسناد مشروطه، مسئله ملی شدن صنعت نفت و حکومت پهلوی اول و دوم را آزاد نکرده است و دستگاههای سندی ما مثل مرکز اسناد خیلی سلیقهای عمل می کنند. عدم بازگویی خاطرات از طرف رجال سیاسی نیز یک مسئله مهم است که متاسفانه در کشورمان پابند به جلسات خاطرهگویی نیستند و افراد براساس سلیقه خاطرات را میگویند و همین باعث میشود ما افکار عمومی را از دست بدهیم.
وی با تاکید براینکه دنبال دیده شدن فصلنامه «ماجرا» نیستیم، عنوان کرد: ما گام اول را برای پرداختن به خاطرات و کارنامه رهبر معظم انقلاب برداشتهایم و امیدوارم ابعاد این مسئله به بحث و گفتوگو گذاشته شود.
در ادامه، علی باقریکنی معاون سیاسی وزارت خارجه ابتکار و شجاعت را ویژگی مهم فصلنامه «ماجرا» دانست و با تاکید براینکه ورود به پژوهش درباره امنیت ملی جسارت و شهامت و فکر میخواهد، گفت: مجموعه مصاحبهها و تصاویر جمعآوری شده در این فصلنامه ارزشمند است که نشان میدهد در آینده با سلسله مطالبی روبرو خواهیم بود که میتواند نیازهای نسل کنونی و آینده کشورمان و دیگر کشورها را که دغدغه فرایند انقلاب دارند را از دل پژوهش بشناسند.
باقریکنی پژوهش تاریخ را یک میدان خطیر دانست و عنوان کرد: پرداختن به پژوهش تاریخ یک میدان بسیار خطیر است که فعالیت در آن آسان نیست، چون چندگانگی نگاه و ایده و تفکر در آن جولان پیدا میکند و طبیعی است که تلاقی نگاهها در این میدان وجود دارد.
معاون سیاسی وزارت خارجه در ادامه گفت: جای چنین پدیدهای در میان منشورات انقلاب اسلامی خالی بود که امیدواریم با ارتقا کیفی مجموعه به محصولات و تولیدات معتبرتر و مستحکمتر و قابل اعتنا بیشتری دست پیدا کنیم. آن چیزی که بهنظرم مهم میآید، این است که آن کاری که نتیجه این زحمت و تلاش خودش را نشان دهد، این است که ما به یک الگو و الگوهایی در عرصه حکمرانی جمهوری اسلامی با نگاه رهبر مقام معظم رهبری برسیم تا زمینه ارتقا حکمرانی دینی در کشور صورت گیرد.
باقری هدف از پرداختن به تاریخ پژوهشی انقلاب را الگوسازی دانست و گفت: علوم انسانی مثل ریاضی نیست که رابطه علی و معلولی قطعی مشخص را نشان دهد لذا علوم انسانی پیچیدگی و شیرینی خاص خودش را دارد پس ما باید با این نگاه این کار را روشمند ببینیم.
وی به تشریح خطرات جدی انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته اشاره کرد و گفت: کارکرد و نتیجه این مجله باید روشن شدن فرایند و ساز و کاری باشد که کشورمان را به این نتیجه رساند که در بیش از سه دهه گذشته از خطرات جدی که میتوانست کشور را در عرصه دیگری وارد کند، چیست و چه ویژگیهایی وجود داشت که ما توانسته این این موفقیت را کسب کنیم.
معاون سیاسی وزارت خارجه با بیان اینکه روایتها معمولا از تنگناهاست، گفت: فهم من این است که رمز اصلی این موفقیت و کلید واژه اصلی آن حکمت است حکمتی که رهبری و شالوده حکمرانی جمهوری اسلامی در دوره امام(ره) و رهبر انقلاب از آن بهره داشته است. حکمت علاوهبر اینکه دانش و اطلاعات دارد، نور دارد که ناشی از ایمان شخصی و تقوای حاکمیتی(سیاسی) است. این تقوا یعنی اینکه به الزامات یک حکومت دینی پایبند باشید.
در ادامه مراسم، منوچهر متکی وزیر اسبق خارجه کشورمان به ذکر خاطراتی از دوران مسوولیت در وزارت خارجه پرداخت و نگاه مردم نسبت به مجلس شورای اسلامی و دشواریهای فعالیت در آن را تشریح کرد.
در بخش پایانی این مراسم، فصلنامه تاریخی_ سیاسی «ماجرا» با حضور میهانان ویژه رونمایی شد.
انتهای پیام/
کیانوش رضایی کد خبر: 1228908 برچسبها حوزه هنری علی باقریکنی